مداح می گرید:
"فردا عاشورا ست."
زنان شیون میکنند
و هق هق شانه هاشان را به زیر چادر میبرند.
من اما چشمانم را بسته ام
و با لبخندی شهوتناک نفس گرم ترا بر گردنم بیاد می آورم.
نفسی که از موهایم آغاز شد وتا بهشت جریان یافت.
چشمانم به خماری گشوده شد.

دخترکی وحشتزده به لبخندم مینگریست.



"فردا بدنها بی سر,
کودکان بی پدر.
فردا آتش است و عطش و خون."
آتش؟عطش؟خون؟
این کیست که ترا می سراید؟
مگر آنان از دهان حریصت چیزی شنیده اند؟
دهانی که با تمامی جسمم عطشش را سیری نبود.
عطش آتشینی که قطره قطره خون مرا می بلعید.


مداح همه را گریان می خواهد.
التماس می کند .
به دوزخ تهدید می کند.
ای کاش برایش داستان آن روز بهاری را بگویم.
تا در مرثیه رفتن تو باز گوید.
بی گمان سنگ نیز خواهد گریست.
آن روز را می گویم.
روزی که تردیدهایم را با یقینت سر بریدی,
آن روز های بسیار قبل از مسلمان شدنت.


"لشکر کفار آب را بستند."
تو جریان مهر را.
عشقمان را گناه خواندی,
و جسم مرا را وسوسه.
و من هزار باره حوا شدم
که گناه رانده شدن آدم از بهشت را به گردن می گرفت.
نماز خواندی, توبه کردی و به آغوش مادرت پناه بردی.

من فقط خندیدم.

این داستان جدیدی نبود.
به ازای هر مرد خدا یک معشوق رانده شده هست.

در تمامی کتب آورده اند که عشق زن مرد را به خدا می رساند.

هه!


"فردا خیمه ها را آتش میزنند و زنان را به اسیری می گیرند"

دیگر نمی خندم.
همچون دیگران ضجه می زنم.
روی می خراشم
و با گریه سخنان شیرینت را به یاد می آورم
که ببر آزاد و وحشی روح مرا به اسیری برد.
"یا حسین یا حسین"
من هزار بار ترا می بوسم و می بویم.
اشکهایم را بر دستهایت می ریزم.
خود را برهنه در پیراهن سیاهت می اندازم.
تا ندانی که بر حسین می گریی یا احوال ما.


این چه حسی است که مرا بدان واداشته ای؟
انگار مریم عذرا بوده ام
و در صحن مسجد خود فروشی کرده ام.
حسی گنگ شبیه آرامش انتقام گرفتگان دارم.
صدای قهقه ام در مویه عزاداران گم می شود.


"لعن الله ... "
غمگین مباش
به دوزخ نخواهم رفت.
تو تنها مردی نبودی که زن را در مقابل خدا نشاندی
و یکی را بر گزیدی.
تمامی قدیسین چنین کرده اند.
تو نیز راه ایمانت را برو.

اما عزیزم
آنهنگام که به خدا رسیدی شگفتزده مشو
وقتی که مرا در آغوشش به انتظارت دیدی.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد