Viva i'Italia

 

 

  

Grazie Orlanda

 

 

lotteremo fino alla fine

 

 

  

Grazie Van Basten

 

 

 

 

 

                                                  

                                                

  ps   

‌‌‌

 

 

 

Buon compelanno

 

 

 

mia cara Elham

. 

نظرات 10 + ارسال نظر
anonymous چهارشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:40 ب.ظ

ما کلی دعا کردیم که شما خشحال شوید مثل اینکه اولین بار است که دعایمان مستجاب میشود. شده ایم یک پا مستجاب الدعوه!

ای جونم که اینقدر مهربونی دخترم جون انانیموس جون جونی
میگم چند میگیری الان یه ریزه برا فاینال امروزم هم دعا کنی که هیچی نخوندم و این دفعه دیگه حتمن حتمن فیل میشم؟

anonymous چهارشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:09 ب.ظ

خوب یه جوری بازی کن که مهره سفید بازنده بشه! یعنی بازی رو یه جوری بچین که تو این دفعه برنده باشی حتی اگه حرکت دوم برای تو باشد و مهره ات سیاه باشد.

دبیر ورزشمون هر کار کرد به من حالی کند که "شاه" رو نمیشه زد من قبول نمیکردم؛ میگفتم این هم مثل همه مهره های دیگر است.

لی لی چهارشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:14 ب.ظ

تیفوسی جونم مبارکه
دیشب لابد باز زدی دست و پاتو شیکوندی تو بالا و پایین پریدنت اره؟
الان صداتم باز گرفته لابد بس که جیغ زدی
مگه نه؟

علی چهارشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:22 ب.ظ

بابا ایتالیایی
بابا فون باستن
بابا اتزوری
بابا تیفوسی
ببین فاطمه من هنوزم سر حرفم هستم که دخترا کلن یه چیزیشون میشه برا این ایتالیا ایتالیا کردنشونا.البته بلا نسبت شما که از همون بچگیات یادمونه عکسای باجو و باره سی و پالیوکا و مالدینیو رو در و دیوار اتاقت.گیریم که هنوزم همون دختر کوچولوئه موندی واسه ما
خوبی راستی همبازی قدیمی؟

لیلی چهارشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 09:18 ب.ظ http://www.barbadrafte.persianblog.ir

من که نفهمیدم.

سلام نمی کنه چهارشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 09:40 ب.ظ http://www.promete28.blogfa.com

به روزم...بانوی ایتالیایی من....

لیلی چهارشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 10:09 ب.ظ http://www.barbadrafte.persianblog.ir

پس ما رو هم تو جشن تولدتون راه بدید.
مبارم مبارک تولد مبارک.

anonymous چهارشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:23 ب.ظ

"اولا" که این کامنت دوم که اینجا است رو من ننوشتم. سواد خواندنم اینقدر هست که در این پست ننویسم. لطفا پاکش کن


"دوما" که ما ساعتی کار میکنیم. یعنی کار کارمندی نمیکنیم. دعای ساعتی مان برای شما گرون تموم میشه واسه همین دقیقه ای به نفعت هست، ما هم باهات راه می آییم چون آشنایی ارزون حساب میکنیم ;)

"سوما" ما قبلا به سیستم دقیقه ای که گرون هم براتون تموم نشه این کار رو انجام دادیم

"چهارما" دخترم شما از کجا میدانید که ما دختریم؟ اومدیم و پسر بودیم، اونوقت تکلیف چیست؟؟؟؟ اینقدر قربون صدقه ما نروید الکی ذوق مرگ شویم، ما که بدن منعطفی نداریم که برعکس شویم؛ دق مرگ میشویم یهویی، نکنید از این کارها دخترم!

"پنجما" اگر فکر کردید که ما هم مثل بقیه رفقای مجازی براتون دو نقطه ستاره و بوس و اینا میفرستیم، بدانید و آگاه باشید که اصلا هم اینطوریا نیست! چه معنی دارد یه مرد نامحرم برای یه بانوی نا محرم دیگه که ملکه هم هست بوس بفرسته؟؟؟

"ششما" بای بای و بوسم کن.

دوست عزیز و دوست داشتنیت انانیموس جونی جونی

اولندش که پس کی نوشته ایا
دومندش بچه جون.من یعنی اگه اینگده؛ببین توجه کن دقیقا اینگده هوش داشته باشم هم که میفهمم که تو دخترم جونی
بعدشم چه معنی داره والا که من نفهمم؟
یاح یاح و این حرفا
بعد ترشم توجه کن که من الان در حد مرگ وسط یه عالمه سر دردو گریه و نگرانی واسه یه دیوونه ی دوست داشتنی با این برعکس شدن تو کلن مردم از خنده
ببین به قول این جناب برین لس علیه الرحمه مردم فلان جاشونو که نباس برهنه کنن که ادم بفهمه دیوونه ان.خوب همین کارا رو میکنن که ادم میفهمه دیوونه ان لابد.خلاصه که من الان شدیدا دچار بای پولار بودگی شدم.جالبه دامنه ی بین فاز مانیا و دیپرشنم هم داره یواش یواش رو هم منطبق میشه...
خلاصه اش که وا مصیبتا...اومدی ایران برام کمپوت گیلاس بیار سوغاتی امین اباد

anonymous پنج‌شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:45 ق.ظ

اولندش جوابتان باشد برای بعد
دومندش خواهرم ایران کجا بود؟ من بچه خاک پام تهرونم و در این بیست و اندی سال پایمان به شاه عبدالعظیم هم باز نشده است چه برسد امین آباد؟‌البته آی پی امان میگوید ما هم اهل همان جاییم خواهر ;)

anonymous جمعه 31 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:45 ق.ظ

اولندش که دیوونه دوست داشتنی هیچ کجای دنیا بهتر از ما پیدا نمیکنی! بنابراین بیا کمی هم به خاطر ما گریه کن! هم صواب دارد هم بی اجر نمی ماند :D
دومندش هم که من برعکس نشدم یادمه یه نفر از حضور پررنگ و منور من در این وبلاگ بود که از خوشحالی برعکس شده بود!
سومندش ما سالها است که مانیا و دپرشن هایمان خود به خود منطبق شده اند و به هماهنگی کامل رسیده اند، جدیدا جنون و بیماری روانی هم به آن اضافه شده است که دیوانگی امان تکمیل شود! بنابراین شما خودش رو ناراحت نکن اصلا، ما هم تو اتاق بغلی در امین آباد سالی است که اینجا را میخوانیم. گفتم یه نفر جدید به اتاق بغلی اضافه شده نگو ملکه قصر قورباغه ها بوده!

چهارمندش اون کامنت رو نمیدانم آیا کسی نوشته یا نه؟ اما من ننوشتم ساعت ارسال کامنت ها گویای هر نوع واقعیتی است ما این حرف چون در گرانبها را در پست قبلی اضافات کرده بودیم نه اینجا

پنجمندش: شما اگه اینگده فقط اینگده هوش داشتید میدانستید که ابجی اتون اهل همین دور و برها است و کلی دوست داشتنی هست


یه دیوونه دوست داشتنی که هیچ کجا نمیتوانی مثلش رو پیدا کنی
حالا ببینم باز هم میروی واسه یکی دیگه گریه کنی یا نه؟
اصلا چه معنی دارد غیر از ما دیوونه دوست داشتنی دیگری رو هم دوست داشته باشید؟ اگر دیوونه دیگری را دوست دارید بفرمایید ما هم اینجا نزول اجلال نفرماییم. تنها دیوونه ای که شما محکومید که دوستش بدارید اینجانب هستم و بس. گفته باشم و الا از نزول اجلالمان شما را محروم خواهید کرد و ماجرا را میسپاریم به رفقای سن خوزه ای امان که بیایند و کامنت بگذارند ;)

آخرندش هم

تو رسمن خلی که بلاگ نمینویسی بچه ام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد